35بريلويه، مودوديه و ديگر گروهها و فرقهها كه با حفظ اصول مذهب، در مسائل فراوانى با يكديگر اختلاف دارند.
برخى از مدعيان سلفگرايى كسانى را كه با ايشان همعقيده نيستند، چه شيعه و چه غيرشيعه، اهل بدعت مىدانند، كه در فصل چهارم از همين بخش، به ديدگاه سلفيان درباره فرقههاى اسلامى بهطور تفصيل پرداخته شده است.
2. بدعت
لزوم پيروى از سنت و اجتناب از بدعت، همواره مورد توجه قرآن 1، سنت 2، و سفارش علماى دين قرار گرفته است. بنابر همين اصل، مبارزه با بدعت از مؤلفههاى مشترك و مورد تأكيد ميان تمام فرق و جريانهاى اسلامى بوده است. اما آنچه موجب افتراق مذاهب در اين باره است، تعيين مصاديق بدعت است كه در سايه تعاريف لغوى و اصطلاحى، اين واژه مورد بازپژوهى قرار مىگيرد.
الف) «بدعت» در لغت
«بدعت»، بهمعناى كار نو و بىسابقه است؛ بهطورىكه گفته شده: «بهمعناى چيزى است كه نمونه پيشين نداشته باشد» 3؛ بهتعبيرديگر بهمعناى، چيزى را بدون سابقه و الگوى قبلى ايجادكردن است. 4 همچنين «بديع»، به كار بىسابقهاى گفته مىشود كه بيانگر نوعى حسن و كمال در فاعل باشد. اين واژه، هرگاه درباره خداوند به كار رود،