315صادق دانسته‌اند، و ابوبكر بن‌خزيمه هم درباره وثاقت عبّاد در نقل حديث و گرايش او به تشيع چنين نوشته است: «حدثنا الثقة في روايته المتّهم في دينه عباد بن يعقوب». 1 وى از كسانى است كه ذكر فضايل اهل بيت(عليهم السلام) در روايات او به‌طور گسترده مشاهده مى‌شود؛ چنان‌كه ابن عدى در اين باره مى‌نويسد: «عباد بن يعقوب معروف في اهل الكوفة وفيه غلوّ فيما فيه من التشيع وروي احاديث انكرت عليه في فضايل اهل البيت وفي مثالب غيرهم». 2
دارقطنى به شيعى‌بودن وى تصريح كرده 3 و ابن حبان گفته است: «او از رافضيان داعيه بوده است». 4 ذهبى نيز مى‌نويسد: «من غلاة الشيعة ورؤوس البدع». 5 همچنين وى مى‌گويد: «شيعي جلد». 6 ابن حجر نيز وى را رافضى دانسته است. 7 على‌بن‌محمد مروزى مى‌گويد: «سمعت صالحاً يقول: سمعت عباد بن يعقوب يقول: الله اعدل من ان يدخل طلحة والزبير الجنة قلت: ويلك ولم؟ قال: لانّهما قاتلا علي بن ابي‌طالب بعد ان بايعاه». 8
جايگاه روايى رواجنى
از ميان كتب شش‌گانه حديثى اهل سنت، بخارى 9، ترمذى 10 و ابن ماجه 11، به نقل روايات از وى پرداخته‌اند. ميان انديشمندان شيعه نيز شيخ طوسى از كتاب او در اخبار حضرت مهدى(عج) و معرفت صحابه خبر داده است.