274درباره على(ع) يا نقلنكردن فضايل معاويه، موجب انواع تهمت، عُزلت و ضربوشتم مىشود. براى اثبات اين ادعا، كافى است به شرح حال حريزبنعثمان و اباصلت هروى (عبدالسلامبنصالح)، بهصورت تطبيقى مراجعه شود.
تنظيمنشدن خلافت براى على(ع)، دليل برترى پيروان معاويه
ابن تيميه در دفاع از نواصب و توثيق ايشان در مقابل پيروان حضرت على(ع)، بهدليل اينكه سياست براى معاويه تنظيم شد، ولى براى امام على(ع) تنظيم نشد، چنين مىنويسد:
ترتيبنيافتن و تنظيمنشدن خلافت و سياست براى على(ع)، لازمهاش اين است كه پيروان معاويه، بهتر از شيعيان على(ع) باشند و پيروان معاويه، شيعيان عثماناند كه ميان ايشان، نواصب و مبغوضان على(ع) نيز وجود دارند. پس شيعيان عثمان و نواصب، برتر از شيعيان على(ع) مىباشند. 1
همچنين وى با دفاع از نواصب در مقابل شيعه، مىنويسد: «الشيعة أجرأ على الكذب من النواصب». 2
با ناديدهگرفتن اين مطلب كه چه ملازمهاى بين تنظيم خلافت براى معاويه و برترى پيروانش وجود دارد، آيا مىتوان براى اين قاعده، كاركردى بهتر از اين يافت كه «گروه باغيه» و سركرده ايشان، بهتر و راستگوتر از پيروان كسى مىشوند كه پيامبر(ص)، دوستى او را ملازم با ايمان، و دشمنى وى را ملازم با نفاق دانست؟!
همچنين ابن تيميه در دفاع از كسانى كه سب حضرت على(ع) مىكنند، مىنويسد:
گروههاى بسيارى، على(ع) را سرزنش مىكنند. بىشك آنها برتر از