223ضدشيعهاى است كه منحرف از عثمان مىباشد... و سزاوار نيست كه گفتار مبتدعى در حق مبتدع ديگر، پذيرفته شود. 1
همچنين ابن حجر عسقلانى، بهدليل ديدگاه افراطى جوزجانى در اعتقاد به انديشه نصب، بارها در نوشتههاى خود، به اعتبارنداشتن تضعيفات جوزجانى درباره راويان كوفى و شيعى حكم كرده است. 2وى درباره دشمنى جوزجانى با اهل كوفه و شيعيان نوشته است:
شخص متخصص و زيرك، هرگاه در زشتىها، انتقادات و حملات ابواسحاق جوزجانى به اهل كوفه، درنگ كند، تعجب مىنمايد و اين، بهسبب انحراف او در دشمنى با امام على(ع) و شهرت اهالى كوفه به تشيع است. ازاين رو، شما او را مىبينى كه با زبانى تند و عباراتى برنده، هرچه بتواند در جرح و تنقيص اهل كوفه فروگذارى نمىكند؛ حتى وى به امثال اعمش، ابونعيم، عبيداللهبنموسى و بزرگان حديث و اركان روايت نيز خدشه وارد كرده است. 3
عبدالرحمان بن يحيى معلّمى نيز نوشته است:
جوزجانى بهدليل ناصبى بودن، تشيع را مذهبى زشت، بدعتى گمراهكننده، دور