34اين حقيقت، هنگامى براى ما روشن مىشود كه توجه مصريان به احاطه بر روايات و ثبت و ضبط حوادث مربوط به كشورشان و افزونخواهيشان در ايجاد هماهنگى بين آنها و نيز تزيين آنها با عبارات زيبا را مىبينيم؛ بهگونهاى كه جاى شگفتى و تحسين دارد.
اولين مورخ مصر در تاريخ اسلام، عبدالرحمان بن عبدالحكم مصرى (م257ه.ق) است. او كتاب پرحجمى درباره تاريخ مصر دارد كه آن را «منهج السالك فى أخبار مصر و القرى و الممالك» ناميده است. اين كتاب به صورت نسخه خطى در موزه انگلستان موجود است. در اين كتاب، زندگىنامه بسيارى از اصحاب پيامبر(ص)، كه وارد مصر شدهاند، آورده شده است.
ابوعمرو محمد بن يوسف كندى (م 354 ه.ق)، در اين زمينه از عبدالرحمن بن عبدالحكم مصرى پيروى كرده است. ابوعمرو، تأليفات فراوانى درباره تاريخ مصر دارد و به تازگى كتابى از او با عنوان «ولاة مصر» در بيروت چاپ شده است.
سپس ابومحمد حسن بن ابراهيم بن زولاق ليثى مصرى (م 387 ه.ق) در تدوين اخبار و احاطه بر وقايع مصر، تبحر پيدا كرد و تلاشهاى او در راستاى ثبت و تدوين اين وقايع، از نظر دقت، مهارت و تكميل نمودن آن حوادث، از تلاشهاى پيشينيانش متمايز است. ابنخلكان زندگىنامه وى را نوشته و راجع به او مىگويد: «وى در تاريخنگارى، بسيار آگاه بود. كتابهاى «خطط مصر»، «تاريخ مصر» و «فضائل مصر» از آثار اوست». 1
سپس بعد از ابومحمد نوبت عز الملك محمد بن عبدالله بن احمد حرانى مسجى (م 420 ه.ق) است كه ابن خلكان زندگىنامه وى را ذكر كرده و كتاب «تاريخ