35مصر» را كه بالغ بر سيزدههزار صفحه مىباشد، به عنوان اثر وى آورده است. 1
سپس مورخ و پژوهشگر، قاضى ابوعبدالله محمد بن سلامه قضاعى شافعى (م453ه.ق)، در اين زمينه از مورخان مذكور پيروى كرد. او تلاشش را فقط منحصر به ثبت و ضبط حوادث تاريخى ننمود، بلكه درباره اماكن زيارتى و متبركه كه خاستگاه زائران است، تأليفاتى دارد. او در اين زمينه كتابى به نام «أنس الزائرين» دارد كه در آن كتاب، زندگىنامه بانو نفيسه(عليها السلام) را ذكر كرده و محل دفن ايشان را مشخص نموده است. حال آنكه در آن كتاب، هيچ أثر و ردپايى از قبر حضرت زينب كبرى(عليها السلام) وجود ندارد.
از جمله متأخرينى كه تأليفات دامنهدارى را در اين زمينه داشتهاند، محمد بن سرور بكرى (م 1061 ه.ق) است. ايشان در زمينه تاريخ، تلاشهاى ستودنى و كتابهاى ارزشمندى دارد. از جمله آن تلاشها، كتاب «عيون الأخبار و نزهة الأبصار» است كه به طور ويژه، رخدادهاى مربوط به مصر و نقاط ديگر را، از زمان آغاز خلقت ثبت و ضبط كرده است. علاوه بر اين، او در كتاب خود رخدادهاى مربوط به تمامى دورههاى حاكمان مصر را تا زمان خود، در دوره حكومت خليل پاشا به سال 1041 ه.ق، با جزئيات كامل و به شكل بسيار گسترده نوشته است.
در ادامه توجه خود را به مقريزى، سيوطى، قلقشندى و ديگران معطوف مىكنيم و خواهيم ديد كه هيچكدام از آنان، درباره ورود حضرت زينب كبرى(عليها السلام) به مصر و محل دفنش در آنجا، صحبتى به ميان نياوردهاند. از سوى ديگر، گروهى از مورخان مصرى هستند كه پژوهشهاى منحصربهفردى را درباره مزارها، قبور و مساجد، به نگارش درآوردهاند؛ همانند ابن يونس هتنانى، قرشى (صاحب كتاب «المزارات المصرية»)، ابن اسعد نساب (صاحب كتاب «مزارات الأشراف»)، ابن عطايا، حموى، ابن عبدالكريم،