18هنگامى كه در اعماق آن منابع به بررسى مىپرداختم، به نكات دور مانده از ديدهها اشراف پيدا كردم. سرانجام نكات، اشارات و ارجاعاتى را يافتم كه در لابلاى منابع پراكنده شده بود؛ اما هيچ قاعده يا حلقه اتصالى براى يكدستكردن آنها و پيوند دادنشان به يكديگر وجود نداشت.
با اين همه به راه خود ادامه دادم. حاصل يافتههايم اين گوهرهاى باارزشى است كه در اين گردنبند نورانى و قيمتى است. تلاش كردم اين جاى خالى را كه در تاريخ عقيله بنىهاشم، بانو زينب كبرى (عليها السلام)، دختر امام على(ع)، به صورت ناقص باقى مانده است، پر كنم. تحقيقم در اين باره كامل شد و ميوههايش به بار نشست تا طالبان آن در زير سايههاى دلانگيزش استراحت كنند و از بوستانهاى سرسبزش لذت ببرند.
خالصانهترين مراتب سپاسگزاريم را به بزرگوارانى تقديم مىكنم 1 كه با تشويق زياد خود، مرا يارى كردند. كاملترين تقدير و پاكترين تشكرم را نثارشان مىنمايم. اگر اين پژوهش پذيرفته شده باشد، بىگمان اين مهم مديون بركت همجوارى با پدر بزرگوار حضرت زينب(عليها السلام) است. من خودم را از خطا و اشتباه مصون نمىدانم؛ چرا كه سرشت انسان با خطا عجين شده است. توفيق من تنها در دست پروردگار است؛ به [ريسمان] او چنگ زده و بر او توكل مىكنم و بازگشتم نيز به سوى اوست. اين پژوهش را «كشف الغيهب عن مرقد العقيلة زينب(عليها السلام)» ناميدم.
محمد حسنين سابقى پاكستانى
مهمان نجف اشرف،
22ربيع الثانى سال 1394ه .ق