54
د) برائت
دلايلى كه تاكنون براى اثبات ادعا اقامه شد، اگر صحيح نباشد و ترديد كنيم كه آيا تمامى كسانى كه حج افراد يا قران انجام مىدهند، بايد پس از آن عمره مفرده نيز انجام دهند، حتى كسانى كه نسبت بدان استطاعت نداشته باشند يا اينكه حج را نذر كرده، ولى عمره را نذر نكردهاند، اين شك در اصل تكليف است و جاى برائت است؛ به عبارت ديگر، اگر شك كنيم بيشتر از يك عمره مفرده واجب است يا نه، برائت جارى مىشود و ممكن است برائت، به صورت ديگر نيز جريان پيدا كند و آن اينكه شك مىكنيم كسى كه وظيفهاش حج قران يا افراد است، در صورتى كه عمره مفرده را انجام داده باشد، بار دوم نيز واجب است. اين مورد مصداق اقل و اكثر ارتباطى است و برائت از وجوب اكثر جارى است. تا اينجا روشن شد كه عمره مفرده، پس از حج قران و افراد، هميشه واجب نيست. پس اگر كسى آن را قبل از حج انجام داده يا نسبت به حج افراد و قران استطاعت دارد، ولى نسبت به عمره مفرده استطاعت ندارد يا حج قران و افراد را با نذر واجب كرده، ولى عمره را واجب نكرده، در تمامى اين صور، عمره مفرده همراه با حج افراد و قران واجب نيست. آيتالله خويى درباره اينكه دليلى بر وجوب عمره مفرده، چنانچه نسبت به آن استطاعت نداشته باشد، نيست، مىنويسد: «حج افراد و عمره مفرده، دو واجب مستقلاند. بنابراين اگر نسبت به يكى از آنها استطاعت باشد، همان واجب است». 1
جمعبندى
از آنچه گذشت روشن شد كه فرمايش برخى از بزرگان فقه، همانند شيخ طوسى، علامه حلى و محقق حلى بر اينكه «پس از از حج قران و افراد، آوردنِ عمره مفرده لازم است، صحيح به نظر نمىرسد». بلكه بايد گفته شود: واجب است عمره مفرده، پس از حج افراد و قران، چنانچه نسبت به آن استطاعت وجود داشته باشد؛ زيرا چهبسا هنگام انجام حج قران و افراد، براى عمره مفرده استطاعت وجود ندارد؛ از آن جهت كه حج