44داستان از اين قرار است كه سيد بن طاووس در «لهوف»، خبر بازگشت اسيران به كربلا در اربعين را نقل كرده است. در آنجا منبع اين خبر گزارش نشده و گفته مىشود كه وى در اين كتاب، مشهورات ميان شيعه در مجالس سوگوارى را مطرح كرده است. اما همين سيد بن طاووس در «اقبال الاعمال»، با اشاره به اينكه شيخ طوسى در مصباح مىگويد اسيران در روز اربعين از شام به سوى مدينه حركت كردند، در مورد خبر نقل شده در غير آن (كه بازگشت آنان را در اربعين به كربلا دانستهاند) ترديد مىكند. ترديد او به اين دليل است كه ابن زياد، مدتى اسيران را در كوفه نگه داشت. با توجه به زمانى كه در اين نگه داشتن صرف شده و زمانى كه در مسير رفتن به شام و اقامت يك ماهه در آنجا و بازگشت نياز بود، بعيد است كه آنان در اربعين به مدينه يا كربلا رسيده باشند. ابن طاووس مىگويد اينكه اجازه بازگشت به كربلا به آنها داده باشد، ممكن است؛ اما نمىتوانسته در اربعين باشد. در خبر مربوط به بازگشت آنان به كربلا گفته شده است كه همزمان با ورود جابر به كربلا بوده و با او برخورد كردهاند. ابن طاووس در اينكه جابر نيز روز اربعين به كربلا رسيده باشد، ترديد مىكند. 1
اين ممكن است كه ابن طاووس، لهوف را در جوانى و اقبال را در دوران بلوغ فكرى تأليف كرده باشد. در عين حال ممكن است دليل آن اين باشد كه آن كتاب را براى محافل روضهخوانى و اين اثر را همچون يك اثر علمى نوشته باشد. دليلى ندارد كه ما ترديدهاى او در آمدن جابر به كربلا در روز اربعين را بپذيريم. به نظر مىرسد منطقىترين چيزى كه براى اعتبار اربعين در دست است، همين زيارت جابر در نخستين اربعين و در مقام اولين زائر است.
اما درباره اعتبار اربعين در بازگشت اسيران به كربلا، توجه به اين نكته نيز