21
آغازحج با ديدار دوست
هجدهم مهر سال 1389، دوم ذى‌قعده سال 1431 ق است. روز گذشته سالروز ولادت باشكوه‌ترين دختر از اهل‌بيت پيامبر(ص)، حضرت فاطمه معصومه(س) بود.
مدتى است كه اذان حج را سر داده‌اند. بسيارى در تكاپوى تدارك بزرگ‌ترين سفر در عمر خود هستند؛ سفرى كه با هيچ چيز مانند نمى‌شود. خانواده‌ها در تلاش براى بهتر برگزار كردن حج براى حاجى خود هستند. نبض بيش از صدهزار زائر مشتاق به گذر روزها و لحظه‌ها و در انتظار سفر مى‌زند. قلب‌ها، براى رسيدن به خانه دوست پر مى‌كشد و چه چشم‌هايى كه اشك مى‌ريزند. اين روزها در ايران حال و هواى ديگرى است و همة دستگاه‌هاى كشور در تدارك اين سفر بسيار گسترده و عظيم و حساس‌اند كه آبرومند و بى حادثه برگزار شود. همه تلاش‌ها در مسيرى پرتكاپو به انجام رسيد و بسيارى بايد در ادامه به انجام رسيده و به ثمر بنشيند؛ پس براى كليد زدن رسمى اين مراسم بزرگ، بايد از محضر بزرگِ امت كسب اجازت كرد.
همه بايد بيايند. من هم آمدم. اما اين‌بار از همه زودتر؛ از ساعت هشت صبح؛ دو ساعتى نشستم و آمدن بسيارى را تك‌تك و دسته جمعى نظاره‌گر بودم. حالا همه آمده بودند؛ از مردم عادى كه قرار است كارگزاران حج باشند، تا بستگان و خانواده‌هايشان، تا وزير كشور، آقاى «مصطفى محمد نجار»، وزير ارشاد آقاى «سيد محمد حسينى» و