27اطاعت از پيامبر تنها در زمان حيات شريف ايشان نيست، بلكه در زمان رحلت ايشان به ملكوت اعلى نيز جريان دارد. چنانكه خداوند در آيه 7 سوره مبارك حشر مىفرمايد:
(وَ مٰا آتٰاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللّٰهَ إِنَّ اللّٰهَ شَدِيدُ الْعِقٰابِ)
آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد [و اجرا كنيد]، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد و از [مخالفت] خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است.
آيات ديگرى نيز در اين خصوص وارد شده است. همانگونه كه شهادت دوم (شهادت به رسالت پيامبر اعظم(ص) در اذان) از اركان توحيد و رمز داخل شدن در جرگه اسلام تا روز قيامت است، اين مسئله نيز اختصاصى به زمان حيات پيامبر اعظم(ص) در دنيا ندارد.
در بحث از آيات ذكرشده در مورد ركن بودن توسل و طلب شفاعت از پيامبر اعظم(ص)، به اين مسئله اشاره شد، ولى بايد توجه داشت كه ركن ندانستن توسل، التزام به شهادت دوم (رسالت پيامبر(ص)) را به صورت پنهانى هدف قرار مىدهد و از اين روى در ادبيات آنها بيان نتايج و بازخوردهاى شهادت دوم (رسالت پيامبر(ص)) را مشاهده نمىكنيد.
گفتار دوم: ادله روايى
1. ويران كردن قبرها
روايت ابىالهياج الاسدى كه احمدبنحنبل در مسند آن را نقل مىكند: حديث را وكيع از سفيان از حبيب از ابىوائل از ابىالهياج الاسدى نقل مىكند كه:
على(ع) به من گفت تو را به نمايندگى از خود مىفرستم مطابق آنچه كه رسول خدا(ص) مرا به آن فرستاد كه تمامى تصاوير و تنديسها را نابود كنى و همه قبرهاى مرتفع را هموار سازى. 1