29ابوحاتم رازى نيز مىگويد:
تشيع از زمان پيامبر(ص) وجود داشت. اما در جريان جنگ صفين، عنوان شيعه ميان موالى و پيروان آن حضرت رواج يافت و هركه در سپاه امام على(ع) بود، شيعه، و سپاهيان و هواداران معاويه، احزاب ناميده شدند. از آن پس و به تدريج، موافقان اهلبيت(عليهم السلام)، به شيعه، و مخالفان آن بزرگواران، به سنى شهرت يافتند و چنان بود كه تا نيمه نخست سده چهارم، هركس به تفضيل و برترى امام على(ع) قايل بود، شيعه شناخته مىشد. 1
نكتهاى كه بايد به آن توجه كرد، پيدايش شيعه در مقام هويت و تفكرى مستقل است. بيشتر دانشمندان مسلمان براى بررسى تشيع، ميان منشأ پيدايش آن و مكتب فكرى - فقهىاش، تمايز قايل نشدهاند. البته مخالفان شيعه، چه در گذشته و چه اكنون، براى تضعيف آن مدام كوشيدهاند تا پيدايش آن را دورههاى متأخر از صدر اسلام، و ساخته اشخاص موهوم يا غيرموثقى چون ابنسبا معرفى كنند. در مقابل، شيعيان نيز براى اثبات حقانيت و اصالتشان، به روايات نبوى(ص) استناد مىكنند و مىكوشند غيرشيعه را به انحراف و جدايى از راه درست و خلافتِ مشروع متهم نمايند.
اگر بخواهيم فارغ از تعصبات غيرمنطقى و رقابتهاى سياسى، فرايند رشد و توسعه تشيع را پيگيرى نماييم، نمىتوان بنيان تفكر شيعه در عصر نبوى(ص) را انكار كرد؛ زيرا فراوانى سخنان آن حضرت در