26بخشودى 1؛ به حق آن اسمى كه آسيه، همسر فرعون، تو را خواند و از تو درخواست بناى خانهاى در بهشت نمود و تو او را اجابت كردى 2؛ ... خدايا به حق آن اسمى كه آدم، تو را خواند و تو گناه او را بخشودى؛ ... خدايا به حق خاتم النبيين و به حق ابراهيم و به حق...
يا منتهى غايه الطالبين! يا مُجيبَ دعوة المضطرين! يا ارحم الراحمين! يا... اغفِر لى الذّنوبَ الّتي لا يغفِرُها غَيرُك... و انتَ على كلِّ شيءٍ قَدير، بِرَحمتِكَ يا ارحَمَ الرّاحِمين!
با درخواست آمرزش، دعا تمام مىشود؛ در حالى كه احساس مىكنم در اين لحظههاى غريب، بهشدت از گذشته بريدهام و سرنوشتى جديد برايم رقم مىخورد.
فكر كنم در اين شب قدرى كه هر كس تنها يك بار آن را در عمر خود تجربه مىكند، بايد اميد داشته باشم كه دفتر عمرم در زلال دعا و استغاثه شستوشو شود و قلم تقدير، نقشى جديد بر صفحات سفيد آن بيافريند. پس با همه وجود به درگاهش مىنالم كه: پروردگار من! اگر اميد به بخشايش تو نداشته باشم، اگر بار سنگين گناه را امشب از دوشم برندارى، اگر به نظر لطف به من نگاه نكنى، چگونه از صحراى عرفات توشه بردارم؟
پروردگار من! در عرفات، براى وقوف به قصد قربت نيت كردهام و مىدانم وقوف به معنى ماندن است و آگاه شدن؛ پس ماندهام تا بلكه پيمانهاى از چشمههاى جوشان معرفت تو بنوشم و حالا با مرور دعاى