38
معناى شفاعت و اقسام آن
شفاعت در محاوره عاميانه و عرفى، به اين معناست كه شخصى نزد كسى برود و از او بخواهد درباره حق يا حكمى كه براى شخص سومى ثابت شده است، گذشت كند.
شفاعت در قرآن بر دو قسم است: «شفاعت باطل و شفاعت شرعى وصحيح».
شفاعت باطل: شفاعتى شرك آلود است؛ يعنى شفيع را از قدرت خداى سبحان مستقل بدانيم؛ مانند مشركان كه درباره بتها مىگفتند: (هٰؤُلاٰءِ شُفَعٰاؤُنٰا عِنْدَ اللّٰهِ)؛ «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند». (يونس: 18)
باطل بودن اين شفاعت، روشنتر از آن است كه به توضيح نياز داشته باشد، زيرا اين شفيعها خودشان براى خود، حق شفاعت قائل شدهاند. همچنين معتقدند بتها توانايى فكر كردن واثرگذارى در خداى سبحان را دارند. گفتنى است كه اين ديدگاه باطل است؛ زيرا اولاً شفاعت اقتضا مىكند كه شفيع، مورد قبول پذيرنده شفاعت باشد. بنابراين، چگونه بتها مىتوانند پيش خدا، شفيع باشند. ثانياً قدرت شفيع، از قدرت خداى سبحان مستقل نيست. بنابراين، اين عقيده كه [شفيع] در خداى متعال اثرگذار باشد، باطل است.
بنابراين، موارد يادشده، اصلاً شفاعت نيست و فقط خيالات و اوهام است. خداوند در قرآن در پاسخ آنها مىفرمايد:
(وَ اتَّقُوا يَوْماً لاٰ تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لاٰ يُقْبَلُ مِنْهٰا شَفٰاعَةٌ وَ لاٰ يُؤْخَذُ مِنْهٰا عَدْلٌ وَ لاٰ هُمْ يُنْصَرُونَ)
(بقره: 48)
و از آن روزى بترسيد كه كسى مجازات ديگرى را نمىپذيرد و نه از او شفاعت و نه غرامت پذيرفته مىشود و نه يارى مىشوند.
خداوند در آيهاى ديگر مىفرمايد: (لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لاٰ شَفِيعٌ) ؛ «[روزى كه در آن] ياور و سرپرست و شفاعت كنندهاى جز او (خدا) ندارند». (انعام: 51)
در آيهاى ديگر از قرآن آمده است: (قُلْ لِلّٰهِ الشَّفٰاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ) ؛ «بگو تمام شفاعت از آن خداست؛ [زيرا] حاكميت آسمانها و زمين از آن اوست». (زمر: 44)