28هويت اسلامى را نشان مىدهد.
با توجه به حضور فعال دين در عرصه روابط بينالملل، گفتمان اسلام سياسى كه گفتمانى ايدئولوژيك است، چالشى براى سازمانها و نهادهاى سياسى و اجتماعى معارض تلقى مىشود؛ زيرا خواستار كنار زدن سلطه غرب و احياى ارزشهاى اسلامى در جامعه است. اين احياگرى آگاهى دينى، در حوزه امنيتى و سياسى روابط بينالملل نيز مىتواند تبيين شود. اين گفتمان ايدئولوژيك، با مبانى و مفاهيم خود، در پى الغاى چيزى است كه آن را رشد مدرنيته غربى مىنامند و به دنبال جايگزين كردن ديدگاه غالب خود از دنيا به جاى تفسير غربى از مدرنيته است. 1 اين گفتمان به منازعهاى بينالمللى وارد شده و هدف سياسى آن، ايجاد دينى است كه در سياست حاكم باشد.
يكى از نظرياتى كه بهخوبى مىتواند ابعاد و كاركردهاى بينالمللى برائت از مشركان را نشان دهد، نظريه «دشمن مشترك» است. تبيين نظريه دشمن مشترك در مورد برائت از مشركان در راستاى بيدارى اسلامى، بر اين است كه در حج و در مراسم برائت از مشركان، اين ايده تقويت مىشود كه همه مسلمانان بر اينكه غرب دشمن مشترك آنهاست، متحد شوند و براى اعتلاى تمدن اسلامى تلاش كنند. اين نكته، قرائتى ديگر از اين واقعيت است كه بيدارى اسلامى، پاسخى به زيادهطلبى و استعمارگرى غرب است. به عبارت ديگر برائت از مشركان، مسلمانان را بر يكى از مهمترين عوامل بيدارى اسلامى، متحد و منسجم مىكند.
افزون بر اين، بيدارى اسلامى براى تداوم و تحقق اهداف بلند خود، به وحدت و همدلى همه مسلمانان نياز دارد. در اين مسير بايد گرايش قومى و نژادى را كنار گذاشت و اسلام را محور جنبش و نهضت قرار داد. يكى از عواملى كه سبب وحدت و تقويت