303
مسجد عمران بن شاهين و ايوان آن
از جمله بناهايى كه با بناى عضدالدوله ديلمى همراه بوده است و همچنان تا به امروز، برخى از آثار آن پابرجا مانده است، بنايى است كه به عمران بن شاهين نسبت داده مىشود. اين بنا، با وجود تفاوت و اختلاف بسيار زياد اخبار و اطلاعات مربوط به ارتباط آن با بناى عضدالدوله ديلمى، شايسته بررسى و تأمل است.
براساس داستانى كه ابنطاووس آن را در «الفرحة»، 1 به نقل از شيخ حسن بن حسين بن طحال مقدادى روايت كرده است، عمران از فرمان عضدالدوله ديلمى سرپيچى كرد. عضدالدوله او را فراخواند. اما عمران درحالىكه تغيير قيافه داده بود، از دست او به آرامگاه اميرمؤمنان(ع) گريخت. او اميرمؤمنان(ع) را در خواب ديد و آن حضرت(ع) به عمران خبر داد كه فرداى شب زيارت، عضدالدوله به آنجا خواهد آمد و به عمران فرمود: «عضدالدوله اسمى دارد كه كسى آن را نمىداند. آن اسم فناخسرو است». سپس مكانى را به او نشان داد كه عضدالدوله از آنجا وارد آرامگاه امام على(ع) مىشود. همچنين جايگاهى را برايش مشخص كرد كه در آنجا، نزديك يكى از گوشههاى گنبدى مىايستد تا مناجات عضدالدوله و قسمى را بشنود كه در صورت پيدا كردن عمران مىخورد. عمران بايد در اينجا به عضدالدوله نزديك شود و از او درباره مردى سؤال كند كه قسم خورده است تا او را مجازات كند. سپس بايد درباره پاداش كسى از او سؤال نمايد كه براى پيدا كردن عمران راهنمايىاش مىكند. سپس اميرمؤمنان(ع) به عمران بن شاهين مىگويد: عضدالدوله به تو مىگويد: «اگر كسى كه عمران را به عضدالدوله معرفى مىكند، از او بخواهد تا عمران را ببخشد، اين كار را مىكند. در آن هنگام خودت را به عضدالدوله معرفى كن».
عمران آنچه را امام على(ع) به او دستور داده بود، انجام داد. در نتيجه،