47مانند پيامبران، ائمه، شهدا، علما و... را براى رسيدن اين فيض به بندگان تعيين نموده است كه جز از اين مجارى، اين فيض قابل تحصيل نيست. بنابراين در عين حالى كه اين وسائط در شفاعت مؤثرند، هرگز اين مطلب به معناى متأثر شدن و انفعالپذيرى خداوند نيست.
پاسخ سؤال دوم
از پاسخ سؤال قبلى جواب اين پرسش نيز روشن مىشود. يعنى وقتى معلوم شد كه فيض و رحمت، تنها از ناحيه خداست و اين شفعا و وسائط فقط نقش مجرا و واسطه دارند، بنابراين هرگز چنين نيست كه رحمت و مهربانى شفيع بيشتر از خداوند باشد، بلكه اين رحمت بىمنتهاى اوست كه باعث شده بابى به نام شفاعت به عنوان آخرين مرحله بهرهمندى از فيض الهى گشوده شود تا از اين طريق نيز افرادى مشمول فيض و رحمت او واقع گردند.
شرايط شفاعت
گرچه مسئله شفاعت - چنانكه گفته شد - از اصول مسلّم و قطعى اسلام است، اما تابع شرايط و مقتضيات ويژهاى است. از لابهلاى مباحث گذشته تا حدودى مىتوان اين شرايط را به دست آورد، اما اينك بجاست كه اين شرايط را به صورت زير خلاصه كنيم:
1. اذن الهى: چنانكه در بسيارى از آيات قرآن كريم مشاهده نموديم يكى از شرايط اصلى و اساسى شفاعت اين است كه با اذن الهى باشد. بنابراين چنين نيست كه هر كس بتواند در مورد هر كس كه مىخواهد شفاعت كند.
2. رضايت خدا نسبت به شفيع: گذشته از اينكه اصل شفاعت بايستى با اذن الهى باشد، شخص شفيع نيز بايستى از كسانى باشد كه خداوند نسبت به شفاعت از سوى آنان رضايت دارد. 1