27 مردگان صاحب كمال نيست. ريشه اين بزرگداشتها، تكريمها و تعظيمها، زيبايىدوستى انسان و عشق و ارادت فطرى او به كمال است. 1
«علامه طباطبايى رحمه الله » در اينباره مىنويسد:
گروه بشر از روزى كه در اين خاكدان، مسكن گزيده و دست به دست هم داده و در شاهراه زندگى پا نهاده است، به افكار وانديشههايى كه از معلم آفرينش ياد مىگرفته تكيه مىداده و مىدهد و در شعاع معلومات و اندوختههاى تجربى خود، نشيب و فرازهاى راه تكامل و ترقى را پيموده و هماكنون مىپيمايد و سعادت و نيكبختى خود را كه منتهاى آرزوى اوست در همين مىداند. ولى در هرحال با نهاد خدادادى خود درك مىكند كه ارزش از آن كار است، نه انديشه خالى؛ و اثر و خاصيتى كه انسان، شيفته و دلداده آن است، كردار است نه گفتار، و استوارترين دليل به راستى و درستى فرضيه يا ادعايى، اثر مطلوبى است كه در مقام عمل از خود بهجا مىگذارد، نه شيرينى نمود پندارى و صورت تخيلى آن. ازاينروست كه پيوسته در جامعههاى گوناگون بشرى و در جمعيتهاى متشكل مذهبى و غير آن، مردانى كه نمونه كامل آن روش اجتماعى يا آيين مذهبى بوده و مىباشند، پناهگاه و نگهبان شناخته مىشوند و توده پيروان آن طريقه مانند پروانه دور شمع وجودشان گرد مىآيند و هم ازاينروست كه در طول تاريخ بشريت، افراد اين نوع، براى درگذشتگان خود آرامگاه ترتيب مىدهند و اين رويه را يك نحو بقا و حيات براى درگذشته و وسيله ارتباط با دوران او مىدانند و با يادبود مزارش، خاطرههاى شيرينى كه از شخصيت از دسترفته دارند، مجسّم و متمثل مىسازند و اين سنت، خود يكى از بهترين وسايل ارتباط آينده انسانيت است به گذشته آن و عامل مهمى است در زنده نگهداشتن روشهاى مذهب يا