47انكار حُسن و قبح عقلى، پيامدهايى به دنبال دارد كه بعيد است خود اهل سنت نيز به آن تن دهند! منتفىبودن حُسن و قبح شرعى، ناممكن شدن شناخت پيامبران الهى، نبود امكان پاسخگويى به مسئله شرور، انتساب افعال قبيح به خداى متعال، انكار عدالت او، واجب نبودن شناخت مُنعم و... از اين قبيل است. 1
ز) جبر و اختيار
از صدر اسلام در ميان متكلمان مسلمان، در مسئله جبر و اختيار سه نظريه كلامى مطرح بوده است: «تفويض»؛ «كسب»؛ «امر بين الامرين».
«نظريه تفويض» مقبول قدريه و معتزله است. بنابر اين نظريه، افعال اختيارى انسانها به خود آنها واگذار شده است و از قلمرو اراده الهى بيرون است. 2
«نظريه كسب» كه اشعرىها به آن معتقدند، بر آن است كه افعال انسان فقط به قدرت خداوند تحقق مىيابد و قدرت انسان در تحقق افعال خود، هيچ نقشى ندارد. آنان معتقدند فعل، فقط به اراده خداوند ايجاد مىشود؛ ولى خداوند، همزمان با ايجاد فعل، قدرت و اراده آن فعل را در انسان پديد مىآورد. 3 آنها در واقع براى رفع اتهام جبرگرايى به اين توجيه متوسل شدهاند؛ اما اين توجيه، گرهاى را از مشكل جبرگرايى اشاعره نمىگشايد. زيرا وجود قدرت بىتأثير، با نبود آن، يكسان است. 4
نظريه «امر بين الامرين» كه حقيقت اختيار آدمى را به خوبى تبيين مىكند،