16 احاديث تفسيرى آنان نوشته شد و تفسيرهاى روايى پديد آمد؛ از جمله در شيعه: تفسير «عياشى»، از محمدبنمسعود عياشى (متوفاى 320ه.ق)، تفسير «صافى»، از فيض كاشانى (متوفاى 1091 ه .ق)، تفسير «البرهان»، از بحرانى (متوفاى 1107 ه .ق)، تفسير «نورالثقلين»، از عبدعلى عروسى حويزى (متوفاى 1112 ه .ق) و از اهلسنّت: تفسير «جامعالبيان»، از طبرى (متوفاى 310 ه .ق)، تفسير «الدرالمنثور»، از سيوطى (متوفاى 911 ه .ق).
سپس مفسران در قرنهاى بعدى افزون بر احاديث، ديدگاههاى تفسيرى خود را نيز بيان مىكردند؛ از جمله در شيعه: تفسير «تبيان»، از شيخ طوسى (متوفاى 460 ه .ق)، تفسير «مجمعالبيان»، از شيخ طبرسى (متوفاى 548ه.ق)، تفسير «روضالجنان»، از ابوالفتوح رازى (قرن ششم)، تفسير «الميزان»، علامه طباطبايى (متوفاى 1402 ه .ق)، تفسير «نمونه»، آيتالله مكارم شيرازى (معاصر) 1 و در اهلسنت: تفسير «كشاف»، از زمخشرى (متوفاى 538 ه .ق)، تفسير «مفاتيحالغيب»، از فخر رازى (متوفاى 602ه.ق)، تفسير «انوارالتنزيل»، از بيضاوى (متوفاى691ه .ق) و تفسير «فى ظلال القرآن»، از سيد قطب (متوفاى 1386 ه .ق).
روشها و گرايشهاى تفسيرى
در ميان مفسران، روشهاى تفسيرى متعددى پيدا شده است؛ از جمله روش تفسير قرآن به قرآن، عقلى، روايى، علمى، اشارى (باطنى، صوفى و