71اجماع بر اين است كه هركس به آنچه پيامبر اكرم (ص) آورده اقرار نمايد؛ هرچند خصلتهايى از كفر يا شرك داشته باشد، تا زمانى كه حجت بر او تمام نگردد، تكفير نمىشود و حجت تنها با اجماع قطعى اقامه مىگردد، نه با اجماع ظنى، و حجت را امام يا نايب او اقامه مىنمايد. كفر نيز تنها با انكار ضروريات دين اسلام، يعنى وجود خالق و يگانگى او و رسالت پيامبر (ص) يا انكار فرايض، مانند وجوب نماز، حاصل مىگردد.
مذهب اهل سنت و جماعت، دورى از تكفير منسوبين به اسلام است، تا آنجا كه حتى از تكفير پيشوايان اهل بدعت خوددارى مىنمودند. اگر هم به قتل آنان فرمان مىدادند به سبب دفع ضرر آنان بوده است، نه به دليل كفرشان. ممكن است كفر و ايمان و نفاق و شرك در يك شخص جمع گردد، ولى آن شخص به طور كامل كافر نباشد. هركس به اسلام اعتراف كند، از او پذيرفته است؛ چه راست بگويد و چه دروغ؛ هرچند برخى از نشانههاى نفاق را داشته باشد.
جهل، عذرى است بر اينكه شخص [با وجود اعمال يا اقوال كفرآميز] كافر نگردد و همچنين است شبهه، اگرچه ضعيف باشد.
تا اينجا روشن شد كه چگونه وهابيان با روش بدعتآميز خود و با مخالفت با كتاب خدا و سنت پيامبر و گفتههاى پيشوايان دين و مجتهدان و علما، به تكفير مسلمانان پرداختهاند.