28 متعببن رشيد، امير فعلى نجد، واقعهاى ميان عبدالعزيز و مباركبن صباح، شيخ كويت، رخ داد. مبارك برادر خود، محمدبن صباح - كه در آن زمان به فرمان دولت [عثمانى] قائم مقام كويت بود - و نيز برادر ديگر خود را كشت و اموال فراوان فرزندان آن دو را كه از ترس گريخته بودند، غصب كرد. دايى اين فرزندان، يوسفبن ابراهيم، به امير نجد، عبدالعزيزبن رشيد پناهنده شد و از وى در برابر مبارك يارى طلبيد، تا اموال خواهرزادگان خويش را بازپس گيرد. از همين رو بين او و ابن صباح خبرچينىهايى صورت گرفت كه به سببِ آن، هر يك از دو طرف، سپاهى را عليه طرف ديگر تجهيز نمود و در محلى به نام «طرفيه» به جنگ پرداختند. سپاه ابن صباح به محاصره درآمد و حدود چهار هزار نفر از جنگجويان وى كشته شدند. ولى مبارك جان خود را برداشت و همچون سگى راندهشده به كويت گريخت.
مدتى نگذشته بود كه ابن صباح با حمايت مالى و تسليحاتى برخى از بيگانگان سر به شورش نهاد. در اين مدت، عبدالرحمان در برابر امير ابن رشيد قوّت گرفت. از قضا امير نجد، ابن رشيد، در آن هنگام سرگرم جنگ در منطقههايى دور از رياض بود. ابن صباح، اميركويت، فرصت را مغتنم شمرد و سپاهى را به فرماندهى عبدالعزيزبن عبدالرحمان مجهز نمود و به رياض فرستاد و آنجا را اشغال كرد و مشغول حفاظت آن شد و ديوارهايش را استوار ساخت!
وقتى خبر به امير ابن رشيد رسيد، به سوى رياض بازگشت و براى بازپس گرفتن آن، مدتى طولانى آنجا را محاصره كرد. اين محاصره يك سال طول كشيد. پس از اين مدت در قبايلِ دور از وى، حوادثى رخ داد كه وى را از ادامه محاصره بازداشت.