42 شرعى مىداند، و صريحاً مىگويد كه آمدن به سراغ پيامبر(ص) و او را در درگاه خدا، شفيع قراردادن و وساطت و استغفار او براى گنهكاران مؤثر است و موجب پذيرش توبه و رحمت الهى است.
اگر وساطت و دعا و شفاعت خواستن از پيامبر(ص)، شرك بود، چگونه ممكن بود كه قرآن، چنين دستورى را به گنهكاران بدهد، منتهى بايد خطاكار، نخست خود، توبه كند، سپس براى قبول توبه خود، از استغفار پيامبر(ص)، بهره بگيرد.
بديهى است پيامبر آمرزنده گناه نيست. او فقط مىتواند طلب آمرزش كند و براى پذيرفته شدن شفاعت او خدا گناه آنان را مىبخشد.
از اين گذشته، تأثير استغفار پيامبر(ص) درباره مؤمنان، اختصاصى به اين آيه ندارد، بلكه در سوره توبه نيز آمده است:
وَ مٰا كٰانَ اسْتِغْفٰارُ إِبْرٰاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاّٰ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهٰا إِيّٰاهُ (توبه:114)
و آمرزشخواهى ابراهيم براى پدرش - عموى مشركش كه به جاى پدر سرپرست او بود - نبود، مگر از براى وعدهاى كه به او داده بود.
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اللّٰهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ (محمد:19)
پس بدان كه هيچ خدايى جز خداى يكتا نيست و براى گناه خود و براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه.