45
6. توطئه ابوسفيان
در منابع آمده استكه وقتى ابوسفيان از نتيجۀ سقيفه باخبر شد، نزد على(ع) رفت و گفت: «دستت را بده تا با تو بيعت كنم و آن را به عنوان دست خليفه بفشارم؛ چرا كه اگر من با تو بيعت كنم، هيچ كدام از فرزندان عبد مناف و حتّى قريش با تو مخالفت نخواهد كرد و سرانجام همۀ عرب فرمانروايى تو را مىپذيرند». همچنيناو با انشاد شعرى به بنىهاشم گفت: «اى فرزندان هاشم! سكوت را بشكنيد تا مردم و بهخصوص قبيلههاى بنىتيم و عدى در حق مسلم شما چشم طمع ندوزند. امر خلافت به شما تعلّق دارد، جز على(ع) كسى شايستۀ آن نيست». عبّاس - عموى پيامبر(ص)- نيز چنين پيشنهادى به اميرمؤمنان كرد؛ ولى حضرت نپذيرفت. 1
به هر حال، داستان غمانگيز سقيفه با بيعت اجبارى بسيارى از مردم و البتّه بيعت نكردن بسيارى ديگر و نيز شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) پايان يافت. نكتهاى كه در اينجابايد اشاره شود، اين است كه هيچ كدام از منابع اهلسنت به صراحت يا به صورت كامل به موضوع آتش زدن در خانۀ فاطمه(عليها السلام) و مجروح شدن ايشان در اين حادثه نپرداختهاند؛ هر چند برخى از آنان به طور پراكنده و بسيار مختصر در اينباره گزارشهايى آوردهاند.
تحليل واقعه
براى تحليل درست حادثۀ سقيفه، به چند نكته بايد توجّه كرد:
الف) گزارشهايى در دست است كه نشان مىدهد حادثۀ سقيفه، پيامد تصميمگيرى و برنامهريزى ديرينۀ برخى از افراد معلومالحال بود كه با پيشدستى انصار اتّفاق افتاد.علّامه مجلسى در اين باره مىنويسد: «عدّهاى از بزرگان قريش و انصار، هنگام بازگشت از حجةالوداع، در كعبه جمع شدند و تعهّد كردند كه پس از كشته شدن يا