22 آن حضرت را به كمك فضلبنعبّاس و اسامۀبنزيد از زير لباس، غسل داد و پس از اقامۀ نماز به خاك سپرد. 1
2. گذرى بر حوادث سال يازدهم
در سالهاى پايانى عمر آن حضرت، حوادث و مسائلى سرنوشتساز پديد آمد كه در اينجا به بعضى از آنها اشاره مىشود:
الف) احياى مجدّد قبيلهگرايى
از شواهد تاريخى برمىآيد كه گرايش مردم مكه و برخى از قبايل به اسلام، چندان از روى ميل باطنى و برآمده از روحيۀ حقيقتطلبى نبود. ازاينرو آنها همچنان بر ساختارهاى قبيلهاى و فرهنگ جاهلى خويش تأكيد مىورزيدند. از سوى ديگر، برخى از قبايل متنفّذ، با تصوّر اينكه پيروزى اسلام در حقيقت، پيروزى قبيلهاى خاص بر قبايل ديگر است، به مخالفت خود با رسول خدا(ص)ادامه دادند.
ب) ظهور مدّعيان نبوّت
عدّهاى نيز مانند مسيلمه كذاب و اسود عنسى، مدّعى نبوّت شدند. مسيلمه براى پيامبر(ص)نوشت كه من با تو در امر نبوّت شريك هستم پس نصف زمين از آنِ ماست و قريش قومى نيستند كه به عدالت رفتار كنند. 2 اسود عنسى، مدّعى ديگر نبوّت هم از پرداخت زكات به فرستادگان رسول خدا امتناع كرد و گفت: «آنچه از ما گرفتهايد به ما بازگردانيد كه ما خود به آن اولى هستيم و شما نيز بدانچه از آنِ شماست [اولى هستيد]». 3