42
يك - نگاه اول
وجوب حج، مشروط به استطاعت مالى شده است و - از نگاه فقهى- شخص تا وقتى به حدّ نصاب مالى نرسيده باشد، حج بر او واجب نيست و اگر با وجود عدم استطاعت حج بگزارد تكليف از او ساقط نشده است و پس از استطاعت، دوباره بايد بهجا آورد.
«در وجوب حج، داشتن توانايى عقلى كافى نيست، بلكه آنچه در حج شرط است، داشتن قدرت شرعى است؛ يعنى داشتن زاد، توشه سفر و مركب و ساير حوايجى كه مسافر بايد همراه داشته باشد كه اگر از اينها بىبهره باشد حج بر او واجب نيست و اگر در عين نداشتن آنها به حج برود، آن حج، كافى از حَجّةالاسلام وى نخواهد بود». 1
در واجب شدن حج، معتبر است كه هزينه رفت و برگشت او زائد بر حوائج ضرورى زندگىاش باشد. بنابراين، واجب نيست خانه درخور شأن يا لباس فاخر يا اثاث خانه يا ابزار صنعت يا اسب و مركب سوارىاش يا چيز ديگرى كه برحسب حال و آبرو و زىاش 2 محتاج به آن است، را به خاطر حج بفروشد. 3
در كتاب «قابوسنامه» مىخوانيم:
بدانكه خداى عزّوجلّ دو فريضه واجب كرد از بهر منعمان و متمكنان و بندگان خاص خود، و آن حج است و زكات. و فرمود تا هر كه را ساز و برگ و زاد و توشه بود، خانه او را زيارت كند، و آنان را كه چنين ساز و برگى ندارند، نفرموده و ديگر آنكه اعتماد حج بر سفر است، و بىساز و برگها را سفر فرمودن، نه از دانش بود؛ و بىساز سفركردن، اندر تهلكه افتادن است. 4