116«احمد بن ابىالحوارى» حكايت مىكند كه بوسليمان در آن وقت لبيك نگفت تا اندكى برفتند و بيهوش شد، و به هوش آمد و گفت: «حق تعالى به موسى(ع) وحى كرد كه ظالمان امت خود را بگوى كه تا نام من نبرند و مرا ياد نكنند كه هر كه مرا ياد كند وى را ياد كنم، و چون ظالم باشد ايشان را به لعنت ياد كنم و گفت: شنيدهام كه هر كه نفقه حج از مال شبههدار كند، و آنگاه لبيك گويد، او را گويند: لبيك و سعديك تو پذيرفته نيست تا آنچه در دست دارى به صاحبانش رد نكنى». 1
6. لبيك، پاسخ به نداى حق
«حج آغاز شده است. حركت بهسوى كعبه، در جامه احرام، در حريمى از محرمات، و شتابان بهسوى خدا. فرياد لبيك! لبيك! يعنى خدا تو را دعوت كرده است، ندا داده است كه بيا. اينك تو آمدهاى، اينك پاسخش را مىدهى: لبيك! صداى خدا در صحرا به گوش مىرسد، از هر ذرهاى اين ندا برمىآيد، تمام فضاى ميان زمين و آسمان را پر كرده است، و هركسى آن را مىشنود، هركسى آن را خطاب به خود مىشنود، مىشنود كه خدا دارد او را مىخواند و او از عمق وجود فرياد مىزند: لبيك اللهم لبيك. 2 و لبيكهاى مكرر، از كسانى حقيقت دارد كه نداى حق را به گوش جان شنيده و به دعوت الله تعالى به اسم جامع الله جواب مىدهند». 3
«و چون صداى مردمان به تلبيه بلند شد، متذكر شود كه اين اجابت نداى پروردگار است كه فرمود: وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ ؛ «و مردم را به حج دعوت كن». (حج:27) 4
و آنگه كه لبيك گويد به جواب نداى حق، از نداى قيامت بر انديشد كه فردا به