35
يك سؤال مهم
در ذهن انسان باشعور، بهويژه خداشناسان از هر كيش و قومى اين سؤال مطرح است كه انسانى كه مورد احترام همه مخلوقات الهى است، براى چه هدفى خلق شده است؟
به حكم عقل بايد پروردگار، هدف مقدسى را براى انسان در نظر گرفته باشد كه تمام هستى را در خدمت او قرار داده است. در واقع آن هدف چيزى نيست جز رسيدن بهكمال بندگى و شناخت اسماء و صفات الهى.
البته بعد از شناخت هدف، اين سؤال مطرح است كه چه كسى مىتواند انسان را به آن هدف برساند؟ هر فرقهاى انسان را بهسوى خويش مىخواند، هر انسان خداشناسى قاطعانه حكم مىكند كه بايد فردى از جانب خداوند كه به او وحى شود و از اسرار خلقت جهان و انسان آگاه باشد، براى راهنمايى و هدايت بشر مشخص شود. در غير اين صورت، خلقت جهان همچون مدرسهاى است كه با مصالح بسيار عالى ساخته شده است، اما معلم ندارد، يا مانند بيمارستانى است كه سالنها و اطاقهاى عمل جراحى و همه امكانات لازم را دارد، اما پزشك ندارد. بنابراين هر عاقلى ساختن اين مدرسه و بيمارستان را بيهوده مىداند.
آرى، جهان مدرسه است و انسانها دانشآموزان اين مدرسه و بايد معلمى باشد كه اين دانشآموزان را به اهداف بلندشان برساند و آن مربى، كسى جز حجت خدا نيست. در غير اين صورت خلقت جهان، بيهوده خواهد بود.
مناظره هشامبنحكم
«هشام»، شاگرد زبردست امام صادق(ع)، با دلايل ساده اما مستحكم، «عمروبنعبيد» را كه منكر وجود حجت خدا بود، قانع كرد كه جهان بدون حجت خدا همچون بدن انسان است بدون قلب. خلاصه حكايت اين است كه هشام به