31
ج) دلالت آيه مباهله
ترديدى نيست كه اين آيه كريمه، برترى چهار تن از آلعبا(عليهم السلام) را بيان مىكند؛ چرا كه خداوند آنها را از ديگر مسلمانان، متمايز ساخته است و به همين علت، پيامبر(ص) به فرمان خداى تعالى، از ميان امت خود، آنان را براى مباهله با مسيحيان نجران برگزيد.
بنابراين فرزندان پيامبر(ص)، يعنى حسن و حسين(عليهما السلام)، برترين فرزندان بودند و اگر افراد ديگرى نيز از جايگاهى همسان با حسن و حسين برخوردار بودند، به همراه آن دو، فرا خوانده مىشدند. فاطمه زهرا(عليها السلام) نيز برترين زن بود و اگر زنى همسان با فاطمه وجود داشت، به همراه ايشان از سوى پيامبر(ص) دعوت مىشد. وجود و نَفْس پيامبر نيز با همه صفات كمال آن، در وجود و نَفْس على(ع) متجلى شده بود و اگر همتايى براى على(ع) وجود داشت، او نيز از سوى پيامبر دعوت مىشد. خداى تعالى چنين فرمان داد و فرستاده او نيز چنين فرمان بُرد.
صحنه عظيمى برپا شد: دو كودك كه يكى در آغوش پيامبر قرار داشت و ديگرى دست ايشان را گرفته بود؛ بانويى كه پشت سر آن دو حركت مىكرد و حلقه اتصال نبوت و امامت بود و مردى كه پشت سر فاطمه قرار داشت و پس از پيامبر(ص) جانشين گرانقدر او براى مباهله حركت كردند. به يقين، اين برترين فضيلت است. ازاينرو زمخشرى حق دارد كه بگويد: «اين داستان، محكمترين دليل براى اثبات برترى آلعبا(عليهم السلام) به شمار مىرود». 1
اين آيه، امام على(ع) را نَفْس پيامبر (خودِ پيامبر) معرفى مىكند كه نشانگر برترى ايشان است. با توجه به اينكه همسانى حقيقى نَفْس پيامبر(ص) و على(ع) غيرممكن است، بايد نزديكترين مجاز به حقيقت را براى مقصود (وَ أَنْفُسَنٰا وَ