26
2 نذر براى غير خداوند
نويسنده در صفحه 8 به بيان نذر عمهاش مىپردازد و مىگويد كه تمامى فرزندان عمهاش در همان دوران باردارى از دنيا مىرفتند بهگونهاى كه ديگران از بچهدار شدنش نااميد شدند. خانواده ايشان براى امام على(ع) نذر كردند كه اگر او بچهدار شود و از هر آسيبى محفوظ ماند، هر سال در روز عاشورا، كودك را در كفنى بپيچند و او را از خون عزادارانى كه با زنجير و چماق به سر و سينه خود مىزنند آغشته كنند. سپس او را بر اسبى كه شبيه اسب امام حسين(ع) است سوار كنند. سرانجام، ايشان صاحب فرزند شد. نام او را عقيل نهادند؛ و خانوادۀ عقيل به نذر خود نيز عمل كردند، تا اينكه عقيل بعد از سالها متوجه شد كه فقط بايد براى خدا نذر كرد. امام نيز يك انسان است و هيچ انسانى سزاوار پرستش نيست. نذر كردن و يارى خواستن از هيچ انسانى جايز نيست؛ بنابراين پدرش را قانع كرد كه چنين نذرى حرام و نامشروع است.
همچنين نويسنده در پاورقى همان صفحه اظهار مىدارد كه برآورده شدن اتفاقى نذر، دليل بر مشروع بودن نذر براى غير خداوند نيست؛ زيرا گاهى فرد مسيحى به كليسا مىرود و از حضرت مريم، شفا و روزى