14صفات مذكور در امام شرط نيست؛ زيرا كسى را نمىتوان يافت كه داراى اين صفات باشد. ازاينرو شرط قراردادن آن، كارى بيهوده است. آرى، امام بايد فردى عادل، بالغ، عاقل و مرد باشد. 1
همانگونه كه مشاهده مىشود اختلاف بين صفاتى كه اماميه در امام شرط مىداند با آنچه ديگران در او شرط مىدانند، بسيار است. ممكن است پرسيده شود كه چرا اماميه صفات امام را چنان سخت گرفته است كه جز افراد اندك و مورد توجه خداوند، كسى نمىتواند به امامت برسد. ولى غير اماميه مسئله را آنقدر آسان گرفته است كه حتى اگر كسى بزرگترين گناه را مرتكب، و سپس پشيمان شود و به مرتبهاى هرچند پايين از عدالت برسد، مىتواند امام شود.
در پاسخ بايد گفت سرمنشأ اين اختلاف نداشتن تفاهم در مسئله وظايف و شئون امام است كه در مباحث آينده به آن اشاره خواهد شد.
ادله عصمت امام
از ميان دو صفتى كه اماميه در امام شرط مىداند، صفت عصمت اهميت ويژهاى دارد. ازاينرو آنان در آثار خود به بهترين شيوهها و با محكمترين ادله به اثبات آن پرداختهاند. «علامه حلى» در شرح تجريد معروف به كشفالمراد، پنج دليل عقلى بر لزوم عصمت امام بيان مىكند كه هر كدام به تنهايى بر اثبات اين صفت در امام كافى است. 2