34
وَ إِذٰا سَأَلَكَ عِبٰادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدّٰاعِ إِذٰا دَعٰانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (بقره :186)
و چون كه بندگان من، از تو درباره من سؤال كنند، [بگو:] من نزديكم، دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند [و به مقصد برسند].
علامه طباطبايى (رحمهالله) در تفسير اين آيه مىفرمايد:
دعا با سؤال متفاوت است؛ دعا عبارت از اين است كه دعاكننده مىخواهد نظر مخاطب را به خود متوجه سازد و سؤال اين است كه پس از يافتن مخاطب، چيزى از او درخواست نمايد.
بنابراين، سؤال در حكم غرض و نتيجه دعاست و اين معنا بر تمام مصاديق سؤال منطبق مىگردد؛ مانند سؤال از مطالب علمى، سؤال از محاسبات و سؤال براى كمك خواستن و... . 1
در رابطه با اين آيه، نكتههاى ديگرى نيز قابل طرحاند:
اول اينكه، اساس سخن بر گويندگى ذات اقدس الهى، به صورت متكلم وحده گذارده شده است، نه غيبت و مانند آن و اين امر، خود نشاندهندهكمال عنايت به اين موضوع است؛
دوم اينكه، به جاى اينكه گفته شود: «
اذا سألك النّاس» ، عبارت «
عبادي » را به كار برده كه اين خود از عنايت بيشترى حكايت دارد؛
سوم اينكه، واسطه در جواب حذف شده و بدون واسطه، چنين آمده