34براى او عذر موجهى نمىبيند. ازاينروست كه ما پيش از اين، دربارۀ نقش مهم عقل در دين و لزوم پيروى از آن در اين امر حياتى، نكتههايى را برشمرديم.
علل اختلاف مردم در اديان
پرسش: در اينجا ممكن است اين سؤال پيش آيد كه راز اختلاف بزرگ انسانها در اديان مختلف چيست و چگونه مىتوان با وجود اين تفاوت، از قوت و برترى حجتهاى دينِ حق و روشنى برهانهاى آن سخن گفت؟
بىشك برخى از مردم از سر لجاجت يا مصالح دنيوى، با حق مخالفت مىورزند. اما بيشتر مردم اينگونه نيستند و هر كدام دين و عقيدۀ خود را از سر اخلاص و باور يقينى مىپذيرند و طبق برنامهها و آموزههاى آن عمل مىكنند و در ترويج آن مىكوشند و آن چنان در دفاع از آن پا مىفشارند كه حاضرند در اين راه از تمام دلبستگىهاى خود، حتى جان خويش، بگذرند و دليل آن نيز مخفى بودن دين حق بر آنهاست.
ازاينروست كه برخى مىگويند: حق آنگونه كه مىگويند، روشن و برملا نيست و هركسى با هر عقيده و دينى، در آن معذور و بىگناه است، مگر آنكه با وجود روشن بودن حجتها براى وى، روىگردانىاش از دين حق، از روى دشمنى، تأمين منافع دنيوى و مانند آن باشد. خداى متعال در كتابش به همين مطلب اشاره مىكند و مىفرمايد:
وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَتْهُمُ الْبَيِّنٰاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ (بقره:213)
تنها [گروهى از] كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند و نشانههاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند.
و اين عدّه، بسيار اندكاند.
پاسخ: بالا بودن اختلاف و درگيرى در دين حق، با وضوح آن منافاتى ندارد؛ زيرا