29كرده بود. تجربه هيچيك از اين موارد موفق نبود؛ لذا درحالىكه مسلمانان و صحابه به بنبست در امر خود مىانديشند، وحى الهى، اذن به هجرت مىدهد 1 و مكان هجرت را مشخص مىكند. 2
مسلمانان از راههاى مختلف عازم مدينه مىشوند و اين حركت، زمينه را براى هجرت پيامبر آماده مىسازد. 3 مشركان چون در برابر مهاجرت حساب شده مسلمانان كه در طى سه پيمان مهم با مردم مدينه رخ داده بود، مستأصل شدند، حزن و نااميدى بر آن فرزندان شيطان غلبه كرد. 4 در اين هنگام شيطان در شمايل پيرمردى به كمك ايشان شتافت و آن جمع عنود و وامانده را به قتل پيامبر و خاموش ساختن خورشيد وجود او راهنمايى كرد. خداوند نيز جبرئيل را فرستاد تا مكر و نقشه آنان را براى پيامبر بازگو كند.
پس در فرداى آن يوم الحزن، پيامبر، على(ع) را امر كرد كه آن شب به جاى او، در بسترش بخوابد، و اين اولين مَبِيت (خوابيدن) على به جاى پيامبر(ص) نبود. پيامبر در نيمههاى شب از خانه خارج مىشود؛ درحالىكه صد مرد جنگى مترصد و مراقب و هر آن آماده هجوم به درون خانه پيامبر هستند. او شبانگاه وارد غار ثور شد و با امداد الهى و به اذن خداوند و به اشاره پيامبر، با تار عنكبوت و لانۀ دو كبوتر و شجرهاى كه بر در غار مىرويد، حمايت مىشود.
قريش كه چارهاى جز چند ضرب و شتم و ناسزا به على(ع) نداشتند 5، شتابان و