223 بنوصبح، از بنىسالم، از حرب هستند. سرزمين آنها تا العاليه در طرف الواسطه و تا درياى سرخ در نزديكى الرايس و از سمت جنوب شرقى، به غيقه و كوه ثافل اكبر كشيده شده است.
در بدر چشمهاى جارى است و در كنار آن زراعت قابل توجهى وجود دارد. از جمله ساكنان آن عبارتند از قبيلهاى از اشراف كه اميرى منطقه، پيش از دوران سعودى به دست آنها بوده و قبيلهاى از الساده كه گفته مىشود همه آنها همپيمانان بنىصبح مىباشند. از سمت غرب كوه الاصفر بر آن مشرف است و در دامنه شرقى آن، قبور شهدا قرار دارد و از سمت غرب به ساحل، مىرسد و بين بدر و ساحل چيزى جز اين كوه فاصله نشده است. از شرق، كوه ابومغطاة مشرف بر آن است و از شمال كوه الدف و در دامنه آن كه در گذشته به نام بالحنان 1 و الغراف شناخته مىشده، وجود دارد. اينها پشتههاى رمل است كه اطراف مقبرةالشهداء را در بر گرفته است و در مورد آن خرافه قرع 2 الطبول 3 را نقل مىكنند. در سمت غرب، العدوة الدنيا 4 قرار دارد كه مسلمانان در روز بدر در آنجا مستقر شدند. در شمال، وادى رودخانه و مسيل وادى است كه شمال شرقى آن كمعرض است و بعد وسيع مىشود و با عبور از اينجا دوباره وادى بسيار كمعرض مىشود و به آن حلق مىگويند، تا اينكه به مفرق ينبع مىرسد. به اين بخش از وادى، الصفراء بلبل مىگويند. وقتى وادى در موازات شهر بدر قرار مىگيرد، العدوةالقصيا در سمت چپ آن و در پشت آن، از سمت جنوب شرقى، وادى ادمان ديده مىشود كه برخى اهالى بدر در آنجا بهسر مىبرند. اين همان جايى است كه كثير عزه در ابرق الحنان درباره آن سخن مىگويد.