211
سويقه
جاده در وادى حزره پيش رفت. چاههايى در اين وادى بود كه نشان از سابقه زراعت و سكونت در آن داشت. اما اكنون جز خشكى و بىآبى چيزى ديگر در آن به چشم نمىخورد. از اينجا وادى رو به گسترش گذاشت و در بين كوههاى بلند وسعت يافت. از يكى از زنان اهالى در مورد سويقه پرسيدم. گفت: نزديك چاهى كه پايين وادى يا در فاصله اندكى از آن قرار دارد و پرسيد: آيا تو قصد دارى كه سويقه را احياء و آباد كنى؟ به او گفتم اگر خدا بخواهد، آباد مىشود و جارى مىگردد. از گفته اين زن معلوم مىشد كه مردم اين ديار مىدانند سويقه روزى چشمهاى پر آب و جارى بوده است. در سمت راست، آثارى به چشم مىخورد كه هر كسى آن را ببيند، بدون ترديد حكم مىكند كه اين سرزمين پيدا مىشود. از آنجا حركت كردم و در مقابل بركهاى بزرگ كه بيشتر آن مدفون شده بود، از ماشين پياده شدم و آن را از نزديك مشاهده كردم كه چيزى جز بقاياى آن گذشته درخشان نبود.
سويقه امروزى
سرزمينى به مساحت هفتصد متر طول و در حدود صد تا دويست متر عرض كه در آن كشاورزى رونق داشته است. امروز اين قسمت از وادى سويقه ناميده مىشود و برخى از اهالى اين سرزمين به آن سويقة الاشراف مىگويند. در اين سرزمين بركهاى بزرگ به طول 19/50 و عرض بيست متر وجود دارد كه ارتفاع آن در بيشترين اندازه، به 140 سانتىمتر مىرسد. آثارى از آبراهههايى كه به آن مىريخته، به چشم مىخورد. به نظر مىرسد كه بقاياى خانههايى بوده كه از آنها جز اين پشتههاى سنگ باقى نمانده است. خطوط سنگى در اين سرزمين زراعى به چشم مىخورد كه حكايت از وجود ديوارها مىكند. زمين اينجا همواره براى كشاورزى مساعد بوده است.