186بزرگ، هنوز پابرجاست و ديگرى قلعهاى سنگى است كه نشان مىدهد قلعه سنگى در طى زمان ويران شده و دولت عثمانى قلعه ديگرى از آجر در كنار آن بنا كرده است. به اعتقاد من، اين همان شهر خشب است كه جغرافىدانان و جهانگردان نام آن را ذكر كردهاند؛ چون در حد فاصل ذىالمروه 1 و مدينه و در يك منزلى از مدينه بنابر نظام قافلههاى قديم قرار دارد. مسافت يك منزل براساس قرينههايى مثل چاههاى آب و دهكدهها، در حدود نه تا 25 كيلومتر برآورد مىشود.
المَلَيليح
دهكدهاى است آباد در غرب وادى حمض كه در منطقهاى زراعى از وادى بواط 2 تا حدود بيست كيلومتر گسترده شده و محل ريزش سيل آن، در جنوب به سمت سنگلاخ مُدَرَّجه و در شمال به عرض تقريبى پنج كيلومتر است. زمين آن از خاك زرد است و گياه الرمث (نوعى از الحمض) آن را پوشانده است. همه زمينهاى آن اكنون مستعد كشاورزى نيست؛ اما زمينهاى اين منطقه، مستعد توسعه تا چندين برابر ميزان فعلى است. يكى از اهالى به من گفت كه اين منطقه حدود صد چاه زراعى پر آب دارد. در اين آبادى مدرسهاى ابتدايى براى پسران و امارتى تابع مدينه وجود دارد. يك مركز طبى و مسجد جامع نيز در آن ساخته شده است.
العُصَيليب
دهكده كوچك العصيليب در همسايگى جنوب المليليح قرار دارد. در اينجا مزارع تازه احداث شده و فعاليتهاى عمرانى به چشم مىخورد. انگور، انار، سبزيجات و ليمو در كنار نخل، كشت اساسى اين منطقه است.