180مىخورد و جاده در آنجا به دو قسمت تقسيم شد و نخلستانها در ناحيه شمال قرار گرفت. به سمت راست به حركت خود ادامه دادم. يك منزلگاه در كنار نخلستان به صورت يك بناى تك و متصل به چشم مىخورد كه درهاى زيادى داشت. اين ساختمان از سنگ و گل بنا شده بود. در سنگلاخى كه در سمت چپ من بود، چندين خانه به شكل دهكدهاى به نظر مىرسيد.
پس از طى چهار كيلومتر از باب العوالى، سويق صغير در سمت راست جاده هويدا شد. در اينجا بود كه نخلستان به انتها رسيد و سنگلاخى درست در سمت چپ من ظاهر شد و مسير جاده به دو شعبه تقسيم شد. يك راه نيز در داخل سنگلاخ، به طرف شرق پيش مىرفت. در دل سنگلاخ از اين راه به مسير خود ادامه دادم. درحالىكه كنار سنگلاخ واقم ايستاده بودم، نخلستانى را كه از آن عبور كرده بودم را ديدم كه جنوب اين سنگلاخ، در گذشته واقم ناميده مىشده است و امروزه به آن سنگلاخ شرقى مىگويند كه همان محل حادثه يوم الحره مىباشد. يوم الحره، روزى است كه مسرف بن عقبه از سوى يزيد بن معاويه (لعنةالله عليه) براى سركوب مردم مدينه مأمور شد و او خون و مال و ناموس اهل مدينه را مباح اعلام كرد. هدف از اين سفر شناسايى وادى بطحان است. در اين وادى نخلستانهاى زيادى وجود دارد. در نوارى كه از جنوب سنگلاخى كه من اكنون در بالاى آن ايستادهام، سنگلاخ قبا كه از ناحيه شمال به كوه عير متصل است، گسترده شده است.
وصف اين ناحيه از سنگلاخ العوالى
در ناحيه شمال، سنگلاخ به سوى شرق امتداد پيدا مىكند؛ درحالىكه در ميان آن نخلستانهايى به چشم مىخورد. آثار ساختمانها و بناهاى مختلف و دورنماى منارهاى به چشم مىخورد. در وراى اينها كوه بلند احد 1 كه از شرق به غرب