144آبگير و نقطه گود الفرع است كه در 23 كيلومترى اينجا قرار دارد. در شرق آره، كوهى بلند با قلهاى سرخ رنگ به چشم مىخورد كه همان كوه شُعار است. زمين وسيع و پستى كه كوههايى اطراف آن را فرا گرفتهاند و مانند حوضى است كه به آن الفَيفَاء مىگويند. دشتى وسيع كه خود آبگيرى است در انتهاى سنگلاخ بنىعمرو و مزارع ديم در آن وجود دارد.
اما در سمت شمال، دشتى گسترده از شمال شرقى تا شمال غربى قرار دارد. در وراى اين سرزمين در سمت شرق، سلسله كوههاى ضَعاضِع قرار دارد كه از شرق به القرى مىرسد و از اينجا حدود چهل كيلومتر فاصله دارد. اين دشت و فضاى گسترده، همان السيح است كه ابتداى ريزشگاه آبهاى عقيق المدينه است.
در سمت شرق كه با چشم نمىشود، انتهاى آن را تشخيص داد، تپههاى رملى در گوشه و كنار آن مانند لبه تيز شمشيرى مىدرخشد كه از سمت افق همواره در حال سرازير شدن به سمت پايين است.
اما در سمت غرب، خَشَبَه را مىبينى. كوه اخشب كه انتهاى شمالى و جنوبى آن مشخص نيست و از جنوب به رشته كوههاى المعرض مىپيوندد. الطَويله، يكى از قلههاى المعرض به طور آشكار چون سر انسان ديده مىشود. بعد از امتداد در سمت شمال، به طرف غرب به سمت قُرب و رَقَان منحرف مىشود. اين كوه بلندترين ارتفاع غربى است و چشمههايى مانند ضَحوَى و النَبَعَه و صَاف و الحَنو و رِيم از آن جارى مىشود. اين سلسله كوه كه قله آن، خثبه نام دارد، همان سلسله جبال قدس و ملحقات آن است كه گذشتگان آن را قدس سفيد ناميدهاند و كوههاى المعرض كه آن را قدس سياه ناميدهاند.
همه وادىهاى وادى القاحه شرقى، از اين نقطه گسترده مىشوند. همينطور وادى الجِى در وادى الصَفرَاء و وادى مَلَل در شمال، از اينجا گسترده مىشود. هرگاه باران بيايد، از اين كوه در وادىهاى بزرگ سيل جريان مىيابد. سيل در