142بر آنها، اين وادى را از سلطه آنها خارج ساختهاند و زمانى بعد، مزينه بازگشته و با طايفه بنىسالم از حرب همپيمان شده و بدين ترتيب به زندگى خود در اطراف مدينه ادامه دادهاند، تا اينكه بين حرب و عَنزَة جنگى رخ داد. عنَزَة در اين جنگ شكست خورد و مجبور به ترك مدينه و القصيم و اين سرزمين گشت؛ پس با گروهى از حرب به نجد كوچ كردند.
الخَوِىِّ و شَدِخ
مسير جاده از فقير به سمت شمال ادامه پيدا كرد. در سمت راست خود چشمهاى ديدم كه در اطراف آن، نخلها و كشتزارى ديده مىشد كه به آن الخوى مىگفتند. بعد از طى مسافت اندكى، در سمت راست من دو چشمه كوچك به نام شَدِخ و كِميتان پديدار شد. سپس جاده با عبور از جنگلى از درختان المرخ و انبوهى از درخت سمر از وادى الريان خارج شد.
بعد از طى شش كيلومتر از الفقير، به ابتداى وادى العطشان كه ذكر آن گذشت، رسيدم. جاده در دل وادى العطشان بالا مىرفت. در بالاى وادى زراعت كمى كه از طريق چاه آبيارى مىشد، ديدم. جاده در امتداد وادى العطشان، به الشفيه پيوست.
شُّفَيَّة
در 23 كيلومترى شمال الفقير گردنه بلند و صعب العبور الشفيه را پشت سر گذاردم. اينجا نقطه پايانى آبهايى است كه به وادى مىريزد و در حد فاصل ميان وادى الفرع و النقيع (آغاز عقيق المدينه) قرار دارد. آبهايى كه به سمت جنوب سرازير مىشود، به وادى الفرع مىرود و سپس با عبور از ابواء و مستوره، به دريا مىريزد و آبهايى كه از سمت شمال جارى مىشود، به وادى نقيع كه ابتداى وادى عقيق المدينه است، رفته و بعد به سمت مدينه جريان پيدا مىكند. سپس در جنوب شهر ساحلى الوَجه به دريا مىريزد.