109سيل به چشم مىخورد و به سبب مسافت زيادى كه اين سنگها در بستر سيل طى مىكنند، معمولاً صيقلى بوده و رنگ خاصى دارند. در اين بخش از وادى مر، در سالهاى پرآبى سيلهاى متعددى جارى مىشود.
توصيف سرزمين اطراف غدير خم
در سمت شرق غدير و آبگير خم، وادى الخانق 1 گسترده شده كه مسير سيل آن، از كوههاى الشراء است؛ كوهى كه در فاصله 25 كيلومترى اين آبگير تاريخى قرار دارد و محلى كه آب اين غدير، از آنجا مىآيد و اگر اين سيل نبود، اين آبگير تاريخى تاكنون از بين رفته بود. از اين رو آبگيرى دائمى است و حتى در سالهاى خشكسالى هم خشك نشده و امسال هم كه سال خشك و بىآبى است و بارندگى نبوده، آب آن باقى مانده است.
در جنوب اين غدير، سنگلاخ الوبريه است. كنارههاى اين نقطه را عُوَيرِضَه گويند. كه از عويرضه، درست در جنوب غدير و از سمت شمال غدير خم تا مقابل وادى مر، به وسعتى برابر يازده كيلومتر گسترده شده است. فاصله بين اين دو نقطه به نقطه ظهر معروف است، كه ذكر آن گذشت. در غرب غدير خم و شمال غربى آن شهرى باستانى است كه ديوارهايى در اطراف آن وجود داشته كه اكنون بقايايى از آن ديوارها به چشم مىخورد. از جمله آثار به جا مانده از اين شهر سه كاخ يا قلعه است كه به شكل هلال بوده، اما ويران شده و شن آنها را پوشانده است. در مراجع قديمى چيزى درباره اين شهر نيامده است. اما سه نشانه وجود دارد كه براساس آنها مىتوان نتيجه گرفت كه اينجا بعد از دوران خلفاى راشدين، شهرى بوده است:
1. گفته شد كه غدير خم داراى چشمهاى بوده است و در زمانى نه چندان دور، يكى از بزرگان البلاديه اقدام به احياى اين چشمه نموده، ولى موفق نشده