108سپس جريان سيل از وادى الخرار و جحفه منحرف گشته و آنجا دچار خشكسالى و كمآبى شده است. امروزه آن بخش از الخرار كه در جوار مر است، الظَهْر ناميده مىشود؛ چون به صورت سرزمينى بلند و مرتفع در آمده و سيل بر آن جارى نمىشود. اهالى جحفه بخشى از آب مر را از آن خود مىدانند و ادعاى آن را دارند؛ اما اهالى رابغ به شدت با اين مسئله مخالف هستند و در حال معارضه با اهالى جحفه بر سر آن هستند.
من چند بار به امير فعلى رابغ گفتم كه عدالت حكم مىكند بخشى از آب وادى مر را به اهل جحفه، اختصاص دهيد. ظاهر امر چنين بود كه او با اين امر مخالفتى ندارد و اين حرف را رد نكرد، اما دشمن رأى او را تغيير داد. در نصوص 1 متقدمين آمده است كه رسول خدا(ص) هنگام هجرت به مدينه از اين مكان، عبور كرده است.
داستان گسستن و گسترش در وادى رابغ
بخشى از وادى مر به نام مر عُنَيب به سمت غرب تا جايى كه النباة خوانده مىشود، در 25 كيلومترى شرق رابغ امتداد دارد و از آنجا به طرف چپ، به سمت جنوب با زاويهاى شبيه زاويه قائمه منحرف مىشود. در رأس اين بلندى، گردنهاى خاكى و از هم پاشيده وجود دارد كه محل اتصال وادى رابغ و مر عنيب است، اما سيلى ويرانگر آمده و اين تپه را از هم گسسته است. مر در ناحيه وادى رابغ قرار گرفته و در آن امتداد يافته است. در اثر اين شكاف و گسستگى، دو چشمه در آنجا جارى شده كه امروزه به حَكّاك معروف است اين شكستگى و گسستگى كاملاً آشكار است و هر كس تخصص و آشنايى با مسائل زمينشناسى دارد، مىتواند آن را مشاهده كند؛ زيرا سنگريزههاى سياه رنگِ سنگلاخى، در تمام مسير