30مىدهد. در آيه 17 سوره انفال نيز آشكارا فعل رسول خدا(ص) را به خود نسبت مىدهد:
وَ مٰا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لٰكِنَّ اللّٰهَ رَمىٰ
واين تو نبودى [اى پيامبر! كه خاك و سنگ به صورت آنها] افكندى، بلكه خدا افكند.
همچنين در آيه 10 سوره فتح آمده است:
إِنَّ الَّذِينَ يُبٰايِعُونَكَ إِنَّمٰا يُبٰايِعُونَ اللّٰهَ
كسانى كه با تو بيعت مىكنند، [در حقيقت] تنها با خدا بيعت مىنمايند.
در اين آيه شريفه، منظور از دست، حضرت رسول بود كه با آنها بيعت كرد كه خداوند آن را دست خود مىداند و آن را از لحاظ شأن و مقام، بالاتر از ديگر دستها قلمداد مىكند. پس چون ولايت خداى بزرگ بر همه مخلوقات، ولايت عام و مطلق است، به تبع آن نيز ولايت رسولاكرم(ص) و خاندان پاكش، ولايت عام و مطلق است؛ با اين توضيح كه اين ولايت در خداوند متعال بالذات و بالاصاله است و در پيشوايان معصوم(عليهمالسلام) بالتبع و به اذن و تعيين خداست.
همه پيامبران به نوعى داراى معجزه، كرامت و اعمال خارقالعادهاى بودند، ولى از آنجا كه آنان داراى رسالت خاصه و ولايت جزئيه بودند، تصرف آنها در امور تكوينى، محدود و معجزاتشان معدود بود. در مقابل، رسالت پيامبر عظيمالشأن ما، رسالت عامه و ولايت آن بزرگواران، يعنى محمد و آل محمد(عليهمالسلام) ولايت كليه و مطلقه بود؛ بهگونهاى كه به امر خداى متعال، فرمان آنان در ميان كائنات، نافذ و بر هر چه از سوى خداى رحمان مجاز بودند، ولايت و تصرف تكوينيه داشتند. ازاينرو،