10 ملكوتى خود را طى كند و به مدارج عالى كمال برسد. به عبارت ديگر، عقل فى نفسه تعليمپذير است، ولى معلم عقل، وحى آسمانى است. مولوى مىگويد:
قابل تعليم و فهم است اين خرد
ليك صاحب وحى تعليمش دهد
بنابراين، عقلى كه از منبع وحى تغذيه مىشود، تضمينى حكيمانه دارد؛ يعنى صدور احكام او مبتنى بر حكمت الهى است كه در اصطلاح عرفانى او را «صاحب ولايت» مىخوانند. به ديگر سخن، از سوى باطن، به منبع وحى متصل و از جهت ظاهر، هادى خلق است. از اين جهت، به اعتبار باطن، عقل حكيمانه را «ولى» و به اعتبار ظاهر، «نبى» گويند. بدون اين اتصال، وصول الىالله ممكن نيست.
آنچه موضوع بحث كتاب حاضر است، كيفيت اتصال ولى اعظم خدا با مقام الوهيت است. درك كيفيت اتصال و انفصال در اين مقام سرّ حقيقى معرفت است. به قول مولوى:
اتصالى بىتكيف بىقياس
هست ربّ الناس را با جان ناس
در گزارش اولياى الهى در كيفيت اتصال حضرت ربوبيت با جان ناس چنين آمده است كه ولى خدا در مقام قرب نوافل اوصاف الهى را در خود به فعليت مىرساند و اين اوصاف الهىاند كه حلقه اتصال ولى خدا را به مبدأ اعلا تشكيل مىدهند و با اين اتصال، فيض الهى را در جهان هستى و عالم ممكنات جارى و سارى مىكنند. 1 ازاينرو، پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد:
«من رآني فقد رأى الحق» 2يا:
«اول ما خلق الله نوري» 3يا:
«اول