23اين تناقضگويى، نيازى به توضيح و تفسير ندارد؛ از سويى مىگويد احاديث «جعلى» هستند و «برخى» از آنها به «سهلانگاران» اهل تسنن سرايت كرده است و از سوى ديگر مىگويد «بسيارى» از اين احاديث در كتابهاى «صحاح» نقل شده است! روشن است ميان اصطلاحات «جعلى»، «صحاح» و ميان سرايت كرده به «برخى» و «بسيار» نقل شده، منافات وجود دارد. چنين سخنانى از سوى كسى كه با اصطلاح حديث آشنا باشد، بيان نمىشود. همچنين كسانى كه مىدانند چه انديشهاى را در سر مىپرورانند و چه چيزى را بر قلم مىرانند، چنين داورىهاى دشوارى نمىكنند. حكم «تساهل» به صاحبان «صحاح» دادن، چيزى جز جهل نسبت به تاريخ حديث و تاريخ محدثان و نداشتن آگاهى نسبت به رنجى كه اهل حديث در راه گردآورى، ضبط، تدوين و تحرير آن بردهاند، نيست. كسانى كه در پايينترين سطوح آشنايى با اصطلاحات حديثى، تاريخ حديث و اهل و قواعد آن قرار دارند، حق ندارند به درياى پهناور «نقد» وارد شوند. در فصلهاى آينده وجوه بطلان اينگونه داورىهاى دشوار را بيان خواهيم كرد.