36سوى بيت المقدس نماز مىگزارد؛ زيرا پس از مهاجرت به مدينه، دستور الهى اين بود كه قبله همان وضعيت سابق را داشته باشد و به همان سو كه يهوديان نماز مىگزارند، مسلمانان هم نماز بگزارند. اين كار، اقدامى مؤثر در تقريب دو آيين قديم و جديد بود. ولى پيشرفت مسلمانان باعث ترس يهوديان شد؛ زيرا پيشرفتهاى روزافزون آنان نشان مىداد كه اسلام در اندك مدتى سراسر شبه جزيره را خواهد گرفت و قدرت و آيين يهود را از بين خواهد برد. بنابراين يهوديان شروع به كارشكنى كردند. آنان، از
راههاى گوناگون مسلمانان و پيامبر را آزار مىدادند. از آن جمله، مسئله نماز گزاردن به بيت المقدس را پيش كشيدند و گفتند: «محمد مدعى است كه آيين مستقل دارد و شريعتش ناسخ آيينهاى گذشته است، در صورتى كه هنوز قبله مستقلى ندارد و به قبله يهوديان نماز مىگزارد».
اين خبر سنگينى براى پيامبر بود، بهطورى كه نيمههاى شب از خانه بيرون مىآمد و در انتظار نزول وحى به آسمان مىنگريست تا دستورى در اينباره نازل شود. چنانكه آيۀ 144 سوره بقره اين مطلب را گواهى مىدهد:
(قَدْ نَرىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمٰاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضٰاهٰا)
نگاههاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مىبينيم. اكنون تو را به سوى قبلهاى كه از آن خشنود باشى، باز مىگردانيم.
از آيات قرآن استفاده مىشود كه دليل تغيير جهت قبله، افزون بر اعتراض يهوديان، براى امتحان مؤمنان بوده است. مقصود اين بوده كه مؤمنان راستين، از مدعيان دروغين جدا شوند و پيامبر اين افراد را خوب