30 خود رجوع كنيد و از خويش بپرسيد و بنگريد كه آيا كشتن و شكستن حرمت من براى شما پسنديده و سزاوار است؟! مگر من پسر دختر پيامبر شما و پسر وصى و پسر عموى او و نخستين كس از مؤمنان و تصديق كنندۀ رسول خدا و آنچه آورده است، نيستم؟! مگر حمزه سيدالشهدا عموى پدرم نيست؟! مگر جعفر طيار كه با دو بال خود در بهشت پرواز مىكند، عموى من نيست؟! مگر اين سخن معروف و مشهور در ميان خودتان را كه رسول خدا در مورد من و برادرم فرمود: «اين دو سرور جوانان بهشتند»، نشنيدهايد؟! اگر اين سخن مرا تصديق مىكنيد كه حق است - به خدا سوگند از هنگامى كه دانستهام كه خداوند دروغگو را دشمن مىدارد و دروغگو زيان مىبيند هرگز دروغ نگفتهام - و اگر سخن مرا تصديق نمىكنيد، هنوز كسانى ميان شما هستند كه اگر از آنها سؤال كنيد به شما خبر خواهند داد.
از جابر بن عبدالله انصارى يا ابوسعيد خدرى يا سهل بن سعد ساعدى يا زيد بن ارقم يا انس بن مالك بپرسيد... آيا تنها اين حديث كافى نيست كه شما را از ريختن خون من بازدارد.
... بر فرض كه در اين سخن شك داشته باشيد، آيا در اين مورد نيز كه من پسر دختر پيامبر شما هستم، دچار ترديد