31 هستيد؟! به خدا سوگند در شرق و غرب زمين، در ميان شما و ديگران، كسى جز من، پسر دختر رسول خدا نيست. به من بگوييد چرا به كشتن من برخاستهايد؟! آيا كسى از شما را كشتهام؟! يا مالى از شما را تلف كردهام؟! يا زخمى به كسى زدهام كه مىخواهيد قصاص كنيد؟! 1
سپاه عمر سعد را سكوتى مرگبار فراگرفت و كسى به سخنان امام پاسخ نگفت. امام پيمانشكنان كوفه را كه با نامه و پيغام او را براى هدايت و نجات خود فراخوانده بودند و هماكنون شمشيرهايشان را براى كشتن او آماده مىساختند، ميان صفوف به هم پيوستۀ سپاه اموى مىديد؛ خطاب به آنها فرمود:
«اى شبث بن ربعى، حجار بن ابجر، قيس بن اشعث و اى يزيد بن حارث، مگر شما براى من ننوشتيد كه ميوهها رسيده و باغستانها سرسبز و چاهها پرآب شده است و تو به سوى لشكرى آماده خواهى آمد؟ آنان بىشرمانه گفتند: ما چنين ننوشتهايم. امام فرمود: سبحان الله! به خدا سوگند كه نوشتهايد!»
شمر كه تأثير سخنان امام را براى وحدت و انسجام سپاه بنىاميه خطرناك مىديد، فرياد زد: «او خدا را