59كوفه در دوره امامحسن(ع) چنين نبود، بلكه مردم كوفه خسته، ناخشنود و پراكنده بودند و ميانشان اختلاف عقيده پيدا شده بود.
اعلام آمادگى مردم كوفه، حجت را بر امامحسين(ع) تمام كرد و اگر زمينه هم آماده نبود، ايشان نمىتوانست آن اتمام حجت را ناديده بگيرد. اما در زمان امامحسن(ع) مردم كوفه براى قيام آمادگى نداشتند. وضع داخلى كوفه به اندازهاى بد بود كه خود امامحسن(ع) از بسيارى از مردم كوفه پرهيز ميكرد و هنگامى كه بيرون ميرفت، در زير لباسهايش زره مىپوشيد تا خوارج و دستپروردگان معاويه به او آسيب نرسانند. چنانكه روزى در حال نماز بهسوى آن حضرت تير انداختند، اما چون در زير لباسهايش زره پوشيده بود، تير كارگر نشد. 1
ج) عامل سومى كه در قيام امام حسين وجود داشت، عامل امر به معروف و نهى از منكر بود؛ يعنى با قطع نظر از اينكه از امام حسين(ع) بيعت مىخواستند و او حاضر نبود بيعت كند و قطع نظر از اينكه مردم كوفه از او دعوت كرده بودند و اتمام حجتى بر امام حسين شده بود و او براى اينكه پاسخى به آنها داده باشد، اعلام آمادگى كرد. قطع نظر از اينها مسئله ديگرى وجود داشت كه امام حسين(ع) تحت آن عنوان قيام كرد. آن مسئله امر به معروف و نهى از منكر بود. مسئله اينكه معاويه در دوره بيست ساله خلافتش، بر خلاف اسلام عمل كرد، احكام اسلام را تغيير داد، بيتالمال مسلمانان را حيف و ميل كرد، خونهاى محترم را ريخت و سرانجام پسر شرابخوار، قمارباز و سگباز خودش را به ولايتعهدى برگزيد. امامحسين(ع) در برابر مخالفتهاى معاويه با سنّت پيامبر(ص) فرمود:
بر ما لازم است كه به اينان اعتراض كنيم؛ زيرا پيغمبر چنين فرموده است:
مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ نَاكِثاً لِعَهْدِهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِاللهِ