52حضرت، مطلبى مخالف با مصحف زيد نبود، دليلى نداشت كه حضرت آن را نزد مردم بياورد و به ايشان اعلام كند و آنان را بهسوى آن فراخواند. روايات فراوانى بر اين مطلب دلالت دارد؛ مانند روايت احتجاج على(ع) بر گروهى از مهاجران و انصار كه فرمود:
اى طلحه! هر آيهاى را كه خداى متعال بر محمد(ص) نازل فرمود، با املاى رسول خدا(ص) و دستخط من، نزدم وجود دارد و تفسير هر آيهاى كه خداى متعال آن را بر محمد(ص) نازل فرمود و هر حلال يا حرام يا حد يا حكم يا مطلبى كه امت تا روز قيامت بدان نيازمند است، با املاى رسول خدا(ص) و دستخط من حتى ديه خراش، نزدم مكتوب است... . 1
از ديگر روايات احتجاج على(ع) بر زنديق است كه «آن حضرت كتاب [قرآن] را بهصورت كامل و مشتمل بر تأويل و تنزيل و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ [براى آنان آورد] كه از آن حرف الف و لامى نيفتاده بود. ولى پذيراى آن نشدند». 2
روايتى را كافى به اسنادش از امام باقر(ع) نقل مىكند كه فرمود: «جز اوصياى [الهى] كسى نمىتواند ادعا كند همه قرآن، ظاهر و باطنش نزد اوست». 3
پاسخ
«گردآورى قرآن و عرضهكردن آن بر مردم از سوى امامعلى(ع)، دليل بر اين نيست كه آنچه را حضرت گرد آورده، با آنچه ديگران گرد